فرشته مرگ برای گرفتن جان انسانها از پیامبران خدا گرفته تا عادی ترین انسانها روش های متفاوتی دارد.
روزی عزاییل نزد ابراهیم(ع) آمد تا جان او را قبض کند. ابراهیم(ع) مرگ را دوست نداشت.
عزراییل متوجه ی خدا شد و عرض کرد: ابراهیم(ع) مرگ را ناخوش دارد. خداوند به عزراییل وحی کرد: ابراهیم(ع)را آزاد بگذار، چرا که او دوست دارد زنده باشد و مرا عبادت کند.
مدت ها از این ماجرا گذشت تا روزی ابراهیم(ع) پیرمرد بسیار فرتوتی را دید که آنچه می خورد، نیروی هضم ندارد و آن غذا از دهان او بیرون می آید. دیدن این منظره سخت و رنج آور، موجب شد که ابراهیم(ع)ادامه زندگی را تلخ بداند و به مرگ علاقه مند شود. در همین وقت به خانه ی خود بازگشت ناگاه یک شخص بسیار نورانی را که تا آن روز چنان شخص زیبایی را ندیده بود مشاهده کرد و پرسید: تو کیستی. او گفت: من فرشته ی مرگ هستم. ابراهیم(ع) گفت: چه کسی است که از نزدیک شدن به تو و دیدار تو بی علاقه باشد، با اینکه دارای چنین جمال دل آرایی هستی. عزراییل گفت: ای خلیل خدا، هر گاه خداوند خیر و صلاح کسی را بخواهد، مرا با این صورت نزد او میفرستد و اگر شر و بدی او را بخواهد، مرا در چهره ی دیگر نزد او می فرستد. آنگاه روح ابراهیم(ع) را قبض کرد. به این ترتیب ابراهیم در سن 175 سالگی با کمال دل خوشی و شادابی به سرای آخرت شتافت.
امام علی (ع):قیامت پیش روی شما و مرگ در پشت سر، شما را می راند.سبکبار شوید تا برسید.همانا آنان که رفتند در انتظار رسیدن شما هستند.
امام علی(ع) در خطبه بیستم کتاب نهج البلاغهدر مورد علت پنهان بودن اسرار پس مرگ می فرماید:آنچه را مردگان دیدند، اگر شما می دیدید ناشکیبا بودید و می ترسیدید؛ و می شنیدید و فرمان می بردید.ولی آنچه آنها مشاهده کردند بر شما پوشیده است و نزدیک است که پرده ها فروافتد.
امام علی(ع) در ادامه این خطبه پرمغز مطالب عبرت آموز دیگری را بیان می کند و می فرماید:در دنیا حقیقت را به انسان نشان داده اند،اگر به درستی بنگرید؛ و به ندای حق گوش فرا دهید، در همین دنیا نیز مطالب عبرت آموز اندرز دهنده را همه انسانها خواهند دید .
امام(ع) همچنین در مورد عاقبت انسان و راه رسیدن به رستگاری می فرماید:قیامت پیش روی شما و مرگ در پشت سر، شما را می راند.سبک بار شوید تا برسید.همانا آنان که رفتند در انتظار شما هستند.
در مورد جمله 《سبکبار شوید تا برسید》که کلام نورانی امیرالمومنین علی(ع) باید گفت که کلامی کوتاهتر و پر محتوا تر از آن در نهج البلاغه دیده نشده است.این جمله بسیار پرمعنی و حکمت آموز است که تشنگی را با آب حکمت از بین می برد.